Shoaib Salangi

Shoaib Salangi Psychologist/روانشناس
Psychosocial Counselor

(3)

از نگاه مارکوس اورلیوس، جریان زندگی هرگز مطابق خواسته‌های فردی ما پیش نمی‌رود؛ زیرا جهان بر پایه‌ی زنجیره‌ای از علل و رو...
26/11/2025

از نگاه مارکوس اورلیوس، جریان زندگی هرگز مطابق خواسته‌های فردی ما پیش نمی‌رود؛ زیرا جهان بر پایه‌ی زنجیره‌ای از علل و رویدادهای درهم‌تنیده عمل می‌کند که بسیار فراتر از اراده‌ی شخصی است.
او در تأملات توضیح میدهد که انسان با دو حوزه روبه‌روست:
- آنچه در اختیار ماست: قضاوت‌ها، انتخاب‌ها و واکنش‌ها
- آنچه در اختیار ما نیست: رخدادها، رفتار دیگران و شرایط بیرونی

به باور او، سرچشمه‌ی اضطراب و نارضایتی در این است که انسان می‌کوشد امور بیرونی را کنترل کند و جهان را مطابق انتظارات خود تغییر دهد. در حالی که آرامش و رشد واقعی زمانی پدید می‌آید که بپذیریم جهان مسیر مستقل خود را دارد و نقش ما تنها واکنش خردمندانه به آن است.

مارکوس یادآور می‌شود: اگر از حادثه‌ای رنج می‌بریم، این رنج از خود حادثه نیست، بلکه از قضاوتی است که درباره‌ی آن میکنیم. پس با اصلاح قضاوت، می‌توان رنج را کاهش داد و در عوض شکیبایی و قدرت را افزایش بخشید.
او تأکید میکند که هماهنگ شدن با «آنچه هست» ـ نه «آنچه باید باشد» ـ نشانه‌ی بالندگی روان است. نتیجه‌ی این رویکرد آن است که انسان با پذیرش واقعیت و تمرکز بر توانایی‌های درونی، به جای مقاومت کور، به آرامشی عمیق، خودشناسی روشن و قدرتی پایدار دست می‌یابد.
در نهایت، زندگی همان چیزی است که رخ میدهد؛ اما رشد انسان زمانی آغاز می‌شود که پاسخ او به این رخدادها از خرد، آرامش و پذیرش آگاهانه سرچشمه بگیرد.
📖 منبع: تأملات مارکوس اورلیوس، کتاب‌های ۲، ۴، ۸ و ۱۰
#روانشناسی #رواندرمانی #روانشناس #خودآگاهی

رشد انسان از دید راجرز از نگاه راجرز، توضیح آنچه در متن آمده را می‌توان در چند محور اساسی روشن ساخت:  1. نیروی درونی انس...
20/11/2025

رشد انسان از دید راجرز

از نگاه راجرز، توضیح آنچه در متن آمده را می‌توان در چند محور اساسی روشن ساخت:

1. نیروی درونی انسان
انسان دارای یک نیروی ذاتی و فطری است که راجرز آن را گرایش به تحقق خود یا خود ارگانیسمی مینامد. این گرایش نه یک هدف بیرونی، بلکه تمایل طبیعی برای رشد، تکامل و داشتن زندگی پرمعنا است.
2. موانع رشد
موانع اصلی در این مسیر، شرایط ارزش‌گذاری و ساختارهای قضاوتی‌اند که از خانواده، جامعه و فرهنگ میآموزیم؛ مانند بایدها،نقش‌های ایدئال و معیارهای از پیش ساخته شده. این معیارها تجربه زنده و جاری را فیلتر و تحریف کرده که در نتیجه میان خود واقعی تجربه‌شده و تصویر خیالی یا پذیرفته‌شده ناسازگاری ایجاد می‌شود. این ناسازگاری سرچشمه رنج، اضطراب و توقف رشد است.

3. راه برون‌ رفت
به باور راجرز، راه خروج از این وضعیت بازگشت به آگاهی از تجربه اکنون است؛ یعنی پذیرش بی‌قضاوت احساسات، اندیشه‌ها و انگیزه‌های جاری، و توانایی مشاهده آنچه در درون مان میگذرد بدون سانسور یا تطبیق اجباری با معیارهای بیرونی!
این فرایند نیازمند فضایی روانی است که فرد در آن احساس امنیت، پذیرش و همدلی کند. راجرز این اصول را در درمان با عنوان‌های «پذیرش بی‌قید و شرط» (Unconditional Positive Regard)، «همدلی» (Empathy) و «راستینگی/هماهنگی» (Congruence) مطرح میکند. در چنین رابطه درمانی، درمانگر بدون قضاوت و با صداقت همراه تجربه مراجع میشود و مراجع به تدریج می‌تواند ساختارهای تحمیلی را کنار بگذارد و به تجربه زنده خود دست یابد.

4. نتایج عملی و روان‌شناختی
پیامدهای این تغییر عبارت‌اند از:
- کاهش دفاع‌های روانی و اضطراب
- افزایش انعطاف‌پذیری روانی و خلاقیت
- تصمیم‌گیری‌های منطبق بر خود واقعی به جای نقش‌های تحمیلی
- رشد پیوسته احساس معنا و خوداختیاری

جمع‌بندی راجرز
راجرز می‌گوید: زندگی خوب یک فرایند است که با توانایی فرد برای پذیرش آگاهانه تجربه اکنون و رهایی از معیارهای تحمیلی آغاز می‌شود. هنگامی که فرد تجربه‌های درونی خود را بی‌واسطه می پذیرد و در فضایی از همدلی و پذیرش بی‌قید و شرط حمایت میشود، هماهنگی درونی و رشد خود واقعی ممکن می‌گردد. این تحقق خود همان کمال انسانی است که راجرز آن را هدف نهایی درمان میداند.
#رواندرمانی #زندگی #روانشناسی #روانشناس #خودآگاهی

رفتارهای غیرمستقیم پرخاشگری از منظر فرویداز دیدگاه زیگموند فروید، رفتارهایی چون شوخی‌های تحقیرآمیز، مسخره‌کردن، شایعه‌پر...
13/11/2025

رفتارهای غیرمستقیم پرخاشگری از منظر فروید

از دیدگاه زیگموند فروید، رفتارهایی چون شوخی‌های تحقیرآمیز، مسخره‌کردن، شایعه‌پراکنی، ریشخند، و حتی لذت بردن از رنج دیگران، همگی جلوه‌هایی اجتماعی‌پذیر و غیرمستقیم از غریزه‌ی پرخاشگری‌اند که ریشه در «غرایز مرگ» یا تاناتوس دارند. فروید معتقد بود که انسان، در کنار میل به زندگی و عشق (اروس)، نیرویی درونی برای ویرانگری، سلطه‌جویی و آسیب‌رسانی نیز در خود دارد.
با توجه به اینکه بروز مستقیم این تمایلات در جامعه پذیرفته نیست و توسط وجدان اخلاقی (سوپرایگو) سرکوب می‌شود، روان انسان از طریق مکانیسم‌های دفاعی راه‌هایی برای تخلیه‌ی این انرژی پرخاشگرانه می‌یابد. در این چارچوب، شوخی‌های تحقیرآمیز یا ریشخند، هرچند در ظاهر بی‌ضرر به نظر می‌رسند، در واقع ابزاری برای تخلیه‌ی خشم و دشمنی سرکوب‌شده‌اند. فرد با کوچک‌کردن دیگری و خنداندن اطرافیان، احساس قدرت و برتری پیدا می‌کند و پرخاشگری درونی خود را بدون مواجهه‌ی مستقیم ارضا مینماید.
شایعه‌پراکنی نیز نوعی سازوکار ناخودآگاه برای آسیب‌زدن به اعتبار یا چهره‌ی رقیب است؛ جایی که فرد با دست‌کاری کلام یا انتقال اطلاعات نادرست، میل پرخاشگرانه‌ی خود را در قالبی اجتماعی تخلیه میکند. حتی تجربه‌ی لذت از رنج دیگران، که در روان‌شناسی با اصطلاح آلمانی Schadenfreude (شادِن‌فروید) شناخته می‌شود، نوعی رضایت ناخودآگاه از ارضای میل تخریب‌گرانه است؛ فرد از شکست یا درد دیگری لذت می‌برد زیرا به‌طور پنهان احساس پیروزی یا انتقام را تجربه می‌کند.
در نتیجه، از منظر فروید، این‌گونه رفتارها نه واکنش‌هایی سطحی یا شوخی‌های ساده، بلکه نمودهای پنهان نیروهای پرخاشگرانه‌ی ناخودآگاه‌اند که به‌جای بروز مستقیم، از مسیرهایی مورد پذیرش جامعه راه خود را یافته‌اند. هرچند این مکانیسم‌ها میتوانند به کاهش تنش‌های درونی فرد کمک کنند، اما استمرار آن‌ها ممکن است نشانه‌ی وجود تعارض‌های حل‌نشده میان غرایز غریزی و محدودیت‌های اجتماعی باشد و در بلندمدت به شکل‌گیری روابطی مبتنی بر تحقیر، خصومت و بی‌اعتمادی بین افراد منجر شود.
#روانشناسی #رواندرمانی #روانشناس #خودآگاهی #زندگی

13/11/2025

امروز روز جهانی مهربانی است، مهربانی برای شما چه مفهومی
دارد؟

12/11/2025
از سکوت جهان تا آزادی زیستنپوچی، در نگاه آلبر کامو، نه یک شکست فلسفی است و نه یک بن‌بست روانی!  بلکه لحظه‌ای است که انسا...
06/11/2025

از سکوت جهان تا آزادی زیستن

پوچی، در نگاه آلبر کامو، نه یک شکست فلسفی است و نه یک بن‌بست روانی! بلکه لحظه‌ای است که انسان با تمام وجود درمیابد که جهان، با همه عظمتش، به پرسش‌های بنیادین او جوابی نمیدهد.
انسان میپرسد: چرا زنده‌ام؟ از کجا آمده‌ام؟ به کجا می‌روم؟
و جهان، با سکوتی بی‌اعتنا، تنها نگاه میکند.
این برخورد میان نیاز عمیق انسان به معنا و بی‌ پاسخی جهان، همان چیزی است که کامو «پوچی» می‌نامد. اما برخلاف آن‌چه بسیاری تصور میکنند، این آگاهی پایان راه نیست.
کامو میگوید: این آغاز است. آغاز زیستن با چشمان باز، بدون توهم، بدون تکیه بر معناهای آماده و تحمیلی آن!

سه انتخاب در برابر پوچی

در کتاب «افسانه سیزیف»، کامو سه واکنش انسان در برابر پوچی را ترسیم می‌کند:
1. تسلیم و خودکشی: کنار گذاشتن زندگی به‌دلیل بی‌ معنایی آن.
2. پناه بردن به معناهای تحمیلی: مثل ایدئولوژی‌ها، باورهای خرافی یا وعده‌های نجات‌بخش که حقیقت را پنهان می‌کنند.
3. قیام در برابر پوچی: راه کامو. یعنی پذیرش بی‌معنایی جهان، بدون انکار زندگی. انسان معنا را از بیرون نمی‌جوید، بلکه خود خالق ارزش‌ها، تصمیم‌ها و مسیر خویش می‌شود.

این قیام، به‌جای ناامیدی، آزادی می‌آورد. فرد دیگر مجبور نیست وانمود کند چیزی فراتر از او زندگی‌اش را تضمین می‌کند. حالا او آزاد است که با آگاهی، مسئولیت و شور، همین لحظه را زندگی کند.
نه برای نجات، بلکه برای زیستن!

سیزیف: نماد انسان آگاه

کامو از افسانه سیزیف بهره می‌گیرد: مردی که محکوم است سنگی را تا بالای کوه ببرد و هر بار سنگ سقوط می‌کند. ظاهر این کار بی‌معنا و تکراری است. اما کامو می‌گوید: «ما باید سیزیف را خوشبخت تصور کنیم.»
چرا؟
زیرا سیزیف حقیقت پوچی را میداند و با این حال ادامه می‌دهد. او بر سرنوشت خود آگاهانه «آری» می‌گوید.
او نمی‌گریزد، نمی‌فریبد، نه تسلیم می‌شود.
او زندگی را همان‌ گونه که هست، می‌پذیرد و با آن می‌رقصد.

زایش انسان اصیل

درک پوچی، مرحله‌ای از مرگ نیست؛ مرحله‌ای از زایش است.
زایش انسانی که به‌جای امیدهای میان تهی، واقعیت را می‌پذیرد و همین پذیرش را به نیروی زیستن تبدیل می‌کند.
زندگی اصیل، از لحظه‌ای آغاز می‌شود که انسان به پوچی آگاه می‌شود و تصمیم می‌گیرد خود، معنا را بیافریند.
نه در آینده‌ای دور، نه در وعده‌ای نجات‌بخش،بلکه همین‌جا، همین لحظه، همین زندگی.
کامو می‌نویسد:
«درک این که زندگی پوچ است، پایان کار نیست؛ آغاز است.»
آغازی برای انسانی که دیگر نمی‌خواهد نجات یابد، بلکه می‌خواهد زندگی کند.

منابع:
- آلبر کامو، افسانه سیزیف
- تحلیل‌های دانشگاهی در حوزه اگزیستانسیالیسم، روان‌شناسی معنا و فلسفه مدرن.
#روانشناسی #رواندرمانی #روانشناس #خودآگاهی

تأملی در باب لذت، رنج و اراده: بازخوانی اندیشه‌ی شوپنهاوردر منظومه‌ی فکری آرتور شوپنهاور، لحظه‌ی حال نه صرفاً یک برش زما...
30/10/2025

تأملی در باب لذت، رنج و اراده: بازخوانی اندیشه‌ی شوپنهاور

در منظومه‌ی فکری آرتور شوپنهاور، لحظه‌ی حال نه صرفاً یک برش زمانی، بلکه یگانه واقعیتِ بی‌پیرایه‌ی هستی است. گذشته، خاطره‌ای است که در ذهن می‌لرزد؛ آینده، تصویری موهوم در افق خیال. آن‌چه هست، اکنون است—و هرگونه تعلیق در آن، به‌مثابه انکار هستی است. از این‌رو، شوپنهاور در ظاهر، لذت بردن از لحظه‌ی حال را خردمندانه‌ترین کنش انسانی می‌داند؛ زیرا در این لحظه، انسان از بند گذشته و آینده رهاست و در تماس مستقیم با وجود خویش قرار می‌گیرد.
اما این لذت، در نگاه او، همچون برقِ کوتاهی در شبِ تاریکِ اراده است: لحظه‌ای می‌درخشد و بی‌درنگ خاموش می‌شود. لذت، نه هدفی پایدار، بلکه وقفه‌ای موقت در جریان بی‌امان رنج است. چرا که در هستی‌شناسی شوپنهاور، بنیاد زندگی نه عقل، نه معنا، بلکه «اراده‌ای کور» است،نیرویی بی‌هدف و بی‌قرار که در قالب میل و خواستن در انسان تجلی می‌یابد. این اراده، چونان آتشی خاموش‌ناشدنی، پیوسته انسان را به سوی اشیاء، اهداف و لذت‌ها می‌کشاند، بی‌آن‌که هرگز به رضایت نهایی برسد.
هرگاه لذتی حاصل می‌شود، اراده برای لحظه‌ای خاموش می‌گردد؛ و در آن سکوت، آرامشی گذرا پدید می‌آید. اما این آرامش، چونان خوابِ سبک، به‌سرعت پایان می‌پذیرد و اراده با چهره‌ای تازه، میل جدیدی را برمی‌انگیزد. از این‌رو، انسانِ لذت‌جو، محکوم به چرخه‌ای بی‌پایان است: میل، لذت، خلسه، و باز میل. چنین زیستی، نه آزادی، بلکه اسارت در زندانِ خواستن است.
شوپنهاور در برابر این چرخه، راهی دیگر پیشنهاد می‌کند: نه تعقیب لذت، بلکه کاهش خواستن. سعادت، در نگاه او، نه در افزودن به لحظات خوشی، بلکه در خاموش‌کردن شعله‌ی میل است. هنر، مراقبه، زهد، و اخلاق‌ورزی، ابزارهایی‌اند برای فروکاستن از شدت اراده و رسیدن به سکوتی درونی؛ سکوتی که نه از لذت، بلکه از رهایی زاده می‌شود.

نتیجه‌گیری

لذتِ اکنون، اگر در خدمت خاموشی اراده باشد، می‌تواند دریچه‌ای به سوی آرامش باشد؛ اما اگر به هدفی در خود بدل شود، انسان را در چرخه‌ی بی‌پایان رنج گرفتار می‌سازد. شوپنهاور، با نگاهی ژرف و بی‌رحم، انسان را به سوی نوعی رهایی دعوت می‌کند، رهایی از میل، از توهم معنا، و از اسارت در زمان. در این رهایی، نه شادی، بلکه آرامشی سترگ نهفته است؛ آرامشی که تنها در سکوتِ اراده می‌توان آن را یافت.
#روانشناسی #زندگی #رواندرمانی #زندگی #روانشناس #خودآگاهی

نقش قربانی از منظر روان‌کاوی فرویداز دیدگاه زیگموند فروید، رفتار افرادی که به‌طور مداوم نقش قربانی را ایفا می‌کنند، قابل...
23/10/2025

نقش قربانی از منظر روان‌کاوی فروید

از دیدگاه زیگموند فروید، رفتار افرادی که به‌طور مداوم نقش قربانی را ایفا می‌کنند، قابل تبیین با مفاهیم بنیادی روان‌کاوی است. فروید در تمدن و ملالت‌های آن تأکید می‌کند که بخش عمده‌ای از رفتارهای انسانی ریشه در کشمکش‌های ناهشیار و امیال سرکوب‌شده دارد. در این چارچوب، فردی که پیوسته خود را در جایگاه قربانی قرار می‌دهد، ممکن است در ظاهر ضعیف، بی‌پناه یا آسیب‌پذیر به نظر برسد، اما در واقع این نقش می‌تواند ابزاری ناهشیار برای اعمال نفوذ و کنترل بر دیگران باشد.
چنین فردی با برانگیختن احساس ترحم، گناه یا مسئولیت در اطرافیان، آن‌ها را وادار می‌کند تا مطابق خواسته‌های او رفتار کنند؛ بی‌آنکه خود به‌طور مستقیم قدرت یا سلطه‌گری‌اش را آشکار سازد. این نوع کنش، به تعبیر فروید، اغلب ریشه در مکانیزم‌های دفاعی چون فرافکنی و انتقال دارد. فرد، احساسات و تمایلات سرکوب‌شده‌ی خود را به دیگران نسبت می‌دهد و از طریق القای هیجاناتی چون گناه یا دلسوزی، نیازهای روانی خود را به‌طور غیرمستقیم ارضا می‌کند.
افزون بر این، چنین الگوهایی ممکن است بازتابی از تجربه‌های دوران کودکی باشند؛ زمانی که کودک برای جلب توجه یا دستیابی به خواسته‌هایش، ناگزیر بوده است با نمایش ضعف یا نیازمندی، دیگران را تحت تأثیر قرار دهد. این الگو در بزرگسالی نیز تکرار می‌شود، اما با پیچیدگی و ظرافتی بیشتر.

در نتیجه، از منظر فروید، فردی که نقش قربانی را بازی می‌کند، در ظاهر بی‌قدرت و آسیب‌پذیر است، اما در واقع از این جایگاه برای اعمال نوعی کنترل ناهشیار و لذت روانی بهره می‌برد. شناخت این الگوهای پنهان می‌تواند به درک عمیق‌تری از رفتارهای پیچیده انسانی بینجامد و نشان دهد که در پس نقاب ضعف، گاه نیرویی روانی و ماهرانه نهفته است.
#رواندرمانی #روانشناسی #روانشناس #روانشناسی #خودآگاهی

میل به اطاعت و سرچشمه‌های روانی قدرت‌پذیری زیگموند فروید در کتاب آینده‌ی یک پندار ریشه‌ی میل انسان به اطاعت از قدرت را د...
16/10/2025

میل به اطاعت و سرچشمه‌های روانی قدرت‌پذیری

زیگموند فروید در کتاب آینده‌ی یک پندار ریشه‌ی میل انسان به اطاعت از قدرت را در تجربه‌های نخستین دوران کودکی جست‌وجو می‌کند. کودک، در مواجهه با والدین، به‌ویژه پدر، احساس ضعف، وابستگی و ناتوانی دارد و برای بقا و امنیت روانی، به اقتدار آن‌ها پناه می‌برد. این نیاز به تکیه‌گاه قدرتمند، حتی پس از رشد جسمی، در لایه‌های ناهشیار روان باقی می‌ماند و در بزرگسالی به اشکال جدیدی بازتولید می‌شود: گاه در قالب ایمان به خدایی مقتدر، و گاه در اطاعت از رهبران سیاسی یا مذهبی.
از نگاه فروید، جوامعی که در آن‌ها افراد از نظر روانی در مرحله‌ی کودکانه باقی مانده‌اند، همواره در جست‌وجوی «پدری قدرتمند» هستند تا از او فرمان ببرند. این میل ناهشیار به اطاعت، زمینه‌ساز ظهور رهبران مستبد و اقتدارگرا می‌شود. چنین رهبرانی نه از عقلانیت جمعی، بلکه از ترس، وابستگی و نیاز به سلطه تغذیه می‌کنند.
اما فروید راهی برای رهایی ترسیم می‌کند: اگر انسان بتواند از این مرحله عبور کند و به بلوغ عقلانی و عاطفی برسد، دیگر از ترس یا نیاز به اقتدار کورکورانه پیروی نخواهد کرد. در چنین شرایطی، فرد بر پایه‌ی خرد، وجدان و مسئولیت اجتماعی رفتار می‌کند. جامعه‌ای که از این بلوغ برخوردار باشد، رهبرانی می‌پرورد که نه بر اساس سلطه، بلکه بر پایه‌ی همدلی، همکاری و آرمان‌خواهی جمعی عمل می‌کنند.
نتیجه‌گیری

از دیدگاه فروید، تا زمانی که انسان‌ها از نظر روانی در مرحله‌ی وابستگی کودکانه باقی بمانند و برای معنا، امنیت و هدایت به قدرتی بیرونی تکیه کنند، چرخه‌ی استبداد و اطاعت کورکورانه تکرار خواهد شد. اما هنگامی که افراد با واقعیت روبه‌رو شوند، مسئولیت روانی و اخلاقی خویش را بپذیرند و بر عقل و آگاهی تکیه کنند، جامعه می‌تواند از این چرخه رهایی یابد.
در چنین جامعه‌ای، رهبری نه بر پایه‌ی ترس و سلطه، بلکه بر اساس خرد، همدلی و هدف مشترک شکل می‌گیرد. از نظر فروید، بلوغ فردی شرط بنیادین آزادی جمعی است؛ چرا که آزادی بیرونی بدون رهایی درونی، هرگز پایدار نخواهد ماند.
#روانشناسی #زندگی #رواندرمانی #روانشناس #روانشناسي #خودآگاهی

10/10/2025

روز جهانی صحت روان،
یادآور این حقیقت است که: صحت روان، حق هر انسان است.
در این ویدیو، پیام همدلی، تاب‌آوری، و قدرت سخن گفتن را با شما شریک می‌سازم.
بیایید سکوت و شرم را کنار بگذاریم، از همدیگر حمایت کنیم، و مهربانی را به بخشی از زندگی روزمره‌مان تبدیل نماییم.
داستان تو مهم است. آرامش و سلامت روانت ارزشمند است.
بیایید آن را قابل دید و شنید بسازیم.
#روانشناسی #زندگی #رواندرمانی #روانشناس

سایه‌ای که نمی‌شناسیم، در دیگران مي‌بينيم! وقتی انسان از بخش‌های تاریک وجود خود آگاه نیست، ناخودآگاه آن را بر دیگران فرا...
09/10/2025

سایه‌ای که نمی‌شناسیم، در دیگران مي‌بينيم!

وقتی انسان از بخش‌های تاریک وجود خود آگاه نیست، ناخودآگاه آن را بر دیگران فرافکنی می‌کند. یعنی صفاتی را که در خود نمی‌پذیرد، در دیگران می‌بیند و از آن‌ها انتقاد می‌کند.
برای نمونه، کسی که خشم درونی‌اش را سرکوب کرده، ممکن است پیوسته دیگران را «عصبانی» یا «پرخاشگر» ببیند.
یونگ می‌گوید:
«هر آنچه در دیگران ما را آزار می‌دهد، می‌تواند ما را به درک خودمان راهنمایی کند.»
(یونگ، آیون: پژوهش‌هایی در پدیدارشناسی منبع، ۱۹۵۱)

بازپس‌گیری فرافکنی سایه یعنی به‌جای مقصر دانستن دیگران، مسئولیت احساسات و قضاوت‌های خود را بپذیریم و بپرسیم:
این چیزی که در دیگری می‌بینم، چه بخش نادیده‌ای از خود من است؟
یونگ باور داشت که این کار یکی از مهم‌ترین و دشوارترین وظایف رشد روانی و معنوی است؛ زیرا نیازمند صداقت، فروتنی و شهامت روبه‌رو شدن با تاریکی درونی‌مان است.
در سطح اجتماعی نیز، فرافکنی سایه می‌تواند به دشمنی، تعصب، جنگ و نفرت جمعی منجر شود.
وقتی ملت‌ها و گروه‌ها بخش‌های ناپسند وجود خود را انکار می‌کنند، آن را بر «دیگری» می‌افکنند مثلاً بر یک قوم، مذهب یا طبقه‌ی اجتماعی.
یونگ هشدار می‌داد که این فرافکنی‌های جمعی، ریشه‌ی بسیاری از فجایع تاریخی‌اند.
از دیدگاه یونگ، بازپس‌گیری فرافکنی سایه یعنی حرکت از ناآگاهی به آگاهی، از قضاوت به خودشناسی، و از جدایی به وحدت درونی.
این فرایند نه‌تنها ما را انسان‌تر می‌سازد، بلکه جامعه را نیز سالم‌تر و اخلاقی‌تر می‌کند.
در حقیقت، هیچ تحول معنوی اصیلی بدون مواجهه با سایه ممکن نیست.
تا زمانی که سایه را فقط در دیگران می‌بینیم و از خود دور می‌کنیم، در همان چرخه‌ی ناآگاهی باقی می‌مانیم.
#روانشناسی #رواندرمانی #روانشناس #خودآگاهی

رویاها، زبان پنهان روان ما هستندیونگ معتقد بود که ناخودآگاه انسان سرشار از محتوایی‌ست که روان‌شناسی نمی‌تواند به‌طور مست...
02/10/2025

رویاها، زبان پنهان روان ما هستند

یونگ معتقد بود که ناخودآگاه انسان سرشار از محتوایی‌ست که روان‌شناسی نمی‌تواند به‌طور مستقیم و بی‌واسطه آن را بیان کند. زیرا این محتوا اغلب با هنجارها، ارزش‌ها و باورهای آگاهانه ما در تضاد است. به همین دلیل، ناخودآگاه پیام‌های خود را از طریق نمادها در رویاها آشکار می‌سازد، زبان ویژه‌ای که باید رمزگشایی شود تا معنا و پیام واقعی آن درک گردد.

او می‌گفت بخش ناخودآگاه شامل خاطرات سرکوب‌شده، احساسات ناپذیرفته و تجربیات فردی‌ست، و همچنین ناخودآگاه جمعی را در بر می‌گیرد: مجموعه‌ای از کهن‌الگوها و تجربه‌های مشترک بشریت که در طول تاریخ شکل گرفته‌اند. نمادها پلی هستند میان خودآگاه و ناخودآگاه؛ آن‌ها اجازه می‌دهند محتوای پنهان روان به‌صورت تصویری و استعاری وارد آگاهی شود.

برای مثال:
- خشم سرکوب‌شده ممکن است در رویا به شکل حیوانی وحشی یا طوفانی سهمگین ظاهر شود.
- نیاز به رشد یا تحول، به‌صورت عبور از تونلی تاریک یا یافتن گنجی پنهان نمایان می‌شود.
- ترس از مرگ یا شکست ممکن است در قالب سقوط، گم‌شدن یا از دست دادن چیزی مهم تجربه شود.

این نمادها هشدار می‌دهند، راهنمایی می‌کنند و مسیر خودشناسی و یکپارچه‌سازی روان را هموار می‌سازند.

یونگ هشدار می‌داد که نادیده گرفتن این نمادها می‌تواند منجر به سرکوب انرژی روانی شود و در قالب اضطراب، افسردگی یا رفتارهای مخرب بروز کند. بنابراین، تعبیر رویا و شناخت نمادها یکی از ابزارهای اساسی روان‌درمانی تحلیلی‌ست. این شناخت، فرد را به سوی رشد روانی، هماهنگی میان خودآگاه و ناخودآگاه، و تحقق فردیت سوق می‌دهد.

به زبان ساده:
رویاها پیام‌های ناخودآگاه‌اند و نمادها واژگان این پیام‌ها.
توجه به این زبان، انسان را به شناخت عمیق‌تر خود، بازیابی تعادل روانی و مواجهه با بخش‌های پنهان وجودش رهنمون می‌سازد.
نادیده گرفتن این پیام‌ها یعنی نادیده گرفتن بخشی از روان و این خود می‌تواند زمینه‌ساز مشکلات روانی و ناسازگاری در زندگی شود.
#روانشناسی #زندگی #روانشناس #رواندرمانی #خودآگاهی

Adresse

Berlin

Öffnungszeiten

Samstag 08:00 - 17:00
Sonntag 09:00 - 17:00

Benachrichtigungen

Lassen Sie sich von uns eine E-Mail senden und seien Sie der erste der Neuigkeiten und Aktionen von Shoaib Salangi erfährt. Ihre E-Mail-Adresse wird nicht für andere Zwecke verwendet und Sie können sich jederzeit abmelden.

Die Praxis Kontaktieren

Nachricht an Shoaib Salangi senden:

Teilen

Share on Facebook Share on Twitter Share on LinkedIn
Share on Pinterest Share on Reddit Share via Email
Share on WhatsApp Share on Instagram Share on Telegram

Kategorie