Clinical counseling center of Jawzjan universityمرکز مشاوره روانی

05/03/2023

به سهم کلیه محصلان عزیز رسانیده می‌شود که مرکز مشاوره روانی پوهنتون جوزجان آماده فعالیت و ارایه خدمات برای محصلان در زمینه های مشاوره خانوادگی، روانی،تحصیلی و شغلی می‌باشد. جهت ثبت نام و تعیین زمان جلسات در دفتر مرکز مشاوره روانی مراجعه نمایید.

05/03/2023

جلسه اداری آمریت انسجام خدمات امور محصلان تحت رهبری محترم استاد راز محمد منصوری آمر انسجام خدمات امور محصلان
پوهنتون جوزجان دایر گردید.
الیوم یکشنبه مورخ ۱۴حوت سال جاری، جلسه به منظور آمادگی های لازم اداری و تطبیق برنامه های علمی و اسلامی برای شروع سمستر بهاری سال تحصیلی ۱۴۰۲؛ در شعبه آمریت انسجام خدمات امور محصلان برگزار گردید که در آن مدیریت مرکز مشاوره روانی، مدیریت کاریابی شغلی، مدیریت ورزشی پوهنتون جوزجان اشتراک داشتند.
در جلسه محترم راز محمد منصوری آمر انسجام خدمات امور محصلان ضمن ابراز خرسندی از تشریف آوری همه مدیریت های مذکور به جلسه اداری، در رابطه به موضوعات مختلف اداری از قبل:
تطبیق پلان کاری سال تحصیلی ۱۴۰۲.
آمادگی های لازم برای برنامه های مدیریت کمپیوتر، کار آموزی، فن و بیان و هنر سخنوری وغیره سال تحصیلی ۱۴۰۲.
ترتیب و تطبیق اجرای برنامه های اسلامی در سال تحصیلی ۱۴۰۲.
تطبیق و اجرای بزرگترین سمینار علمی تحت عنوان( مسولیت جوان مسلمان در قبال جامعه اسلامی) در سطح پوهنتون.
ترتیب و تطبیق بزرگترین برنامه سیرت النبی برای محصلان در سطح پوهنتون در سال تحصیلی ۱۴۰۲.
تطبیق برنامه های لسان عربی و لسان انگلیسی برای محصلان در سال تحصیلی ۱۴۰۲.
جلسه با اخذ تصامیم لازم جهت‌ اجراات بهتر امور اداری با دعاییه خاتمه یافت.

02/03/2023

اطلاعیه وزارت تحصیلات عالی در مورد آغاز دروس پوهنتون ها!
به اساس فیصله ۱۴۴۴/۸/۵ شورای عالی وزارت تحصیلات عالی، قرار است دروس سمستر بهاری محصلان ذکور نهادهای تحصیلات عالی دولتی ولایات سرد سیر کشور به تاریخ ۱۵حوت سال جاری رسمآ آغاز گردد.
محصلان گرامی پوهنتون جوزجان آگاه باشند.

08/02/2023

#اختلال‌خودشیفته
#نارسیسم
#نارسیستیک

06/01/2023

07/12/2022

داستان پندآموز
پدرم هر وقت که وارد اطاقم میشد میدید که گروپ اطاق یا پکه روشن است و من بیرون اطاق بودم برایم میگفت چرا گروپ و پکه را خاموش نمیکنی و انرژی را هدر میدهی؟؟!
وقتی داخل حمام میشد و میدید آب چکه میکند با صدای بلند فریاد میزد چرا قبل رفتن آب را خوب نبستی و هدر میدهی؟؟!
همیشه ازم انتقاد میکرد و به منفی بافی متهمم میکرد ...
بزرگ و کوچک در امان نبودند و مورد شماتت قرار میگرفتند...
حتی زمانی که بیمار هم بودم رها کردنی نبود.
تا روزی که منتظرش بودم فرا رسید و کاری پیدا کردم...
امروز قرار است در یکی از شرکت‌های بزرگ برای کار مصاحبه بدهم....
اگر قبول شدم این خانه کسل‌کننده را برای همیشه ترک میکنم تا از پدرم و حرف‌هایش برای همیشه راحت شوم.
صبح زود ازخواب بیدار شدم، حمام کردم، بهترین لباسم را پوشیدم و رفتم بیرون.
با دستم گرد و خاک را از روی پیراهنم دور میکردم که پدرم لبخند زنان بطرفم آمد. با وجود اینکه چشمهایش ضعیف بود و چملکی چهره اش هم گواهی خزان را میداد، برایم یک مقدار پول داد و گفت: «مثبت اندیش باش و خودت را باور داشته باش. از هیچ سوالی تنت نلرزد!!»
نصیحتش را با اکراه قبول کردم و لبخندی زدم و در دلم میگفتم که در بهترین روزهای زندگیم هم از نصیحت کردن دست بردار نیست... مثل اینکه این لحظات شیرین را میخواهد زهراگین کند.
از خانه بسرعت خارج شدم و یک موتر را کرایه کردم و بطرف شرکت رفتم...
زمانی‌که به دروازه شرکت رسیدم، خیلی تعجب کردم.
هیچ دروازه‌بان و نگهبان و تشریفاتی وجود نداشت. فقط چند تابلوی راهنما نصب بود.
به محض ورودم متوجه شدم که دستگیر دروازه از جایش کنده شده. اگر کسی به آن بخورد میشکند.
بیاد پند آخر پدرم افتادم که همه چیز را مثبت ببین.
فورا دستگیره را سرجایش محکم بستم تا نیافتد!
همینگونه تابلوهای راهنمای شرکت را رد میکردم و از باغچه شرکت می‌گذشتم که دیدم راهروها پر شده از آب سر ریز حوضچه‌ها...
به ذهنم خطور کرد که باغچه ی ما پر شده است. یاد سخت‌گیری پدرم افتادم که آب را هدر ندهم...
نل آب را از حوضچه پر، به خالی گذاشتم و آب را کم کردم تا سریع پر نشود.
در مسیر تابلوهای راهنما وارد ساختمان اصلی شرکت شدم و پله‌ها را بالا میرفتم که متوجه شدم چراغک‌های آویزان در روشنایی روز بشدت روشن بودند. از ترس داد و فریاد پدر که هنوز در گوشم زمزمه میشد، آنها را خاموش کردم!
به محض رسیدن به بخش مرکزی ساختمان، متوجه شدم تعداد زیادی جلوتر از من برای این کار آمده اند.
اسمم را در لست ثبت نام نوشتم و منتظر نوبت نشستم. وقتی دور و برم را نیم نگاهی انداختم، چهره و لباس و فیشن‌شان را دیدم، احساس حقارت و خجالت کردم و مخصوصا آن‌هایی که از مدرک دانشگاهی آمریکایی‌شان تعریف می‌کردند.
دیدم که هر کسی که میره داخل، کمتر از یک دقیقه داخل اطاق مصاحبه نمیماند و بیرون می‌آید.
با خودم میگفتم این‌ها با این اکت و فیشن‌شان و با آن مدارک تحصیلی‌شان رد شدند، من قبول میشوم؟!!! عمراً....
فهمیدم که بهتر است محترمانه خودم از این مسابقه که بازنده اش من بودم سریع‌تر انصراف بدهم قبل از اینکه مرا رد کنند...!!!
بیاد نصحیت پدرم افتادم: «مثبت اندیش باش و اعتماد بنفس داشته باش...!»
نشستم و منتظر نوبتم شدم. انگار که حرف‌های پدرم انرژی و اعتماد به نفس به من میداد و این برایم غیر عادی بود.
در این فکر بودم که یکبار اسمم را صدا زدند که بروم داخل.
وارد اطاق مصاحبه (گزینش) شدم، روی چوکی نشستم و روبرویم سه نفر نشسته بودند که به من نگاه کرده و لبخند میزدند.
یکیشان گفت کی میخواهی کارت را شروع کنی؟
دچار دهشت و اضطراب شدم. لحظه ای فکر کردم مسخره ام میکنند یا پشت سر این سوال چه سوالاتی دیگری خواهد بود؟؟؟
بیاد نصیحت پدرم در حین خروج از منزل افتادم: «نلرز و اعتماد بنفس داشته باش!»
پس با اطمینان کامل به آنان جواب دادم: «ان‌شاءالله بعد از اینکه مصاحبه را با موفقیت سپری کردم میایم سرکارم.»
یکی از سه نفر گفت: «تو پذیرفته شدی تمام!!»
با تعجب گفتم: «شما که ازم سوالی نپرسیدین؟!»
سومی گفت: «ما بخوبی میدانیم که با پرسش از داوطلبان نمی‌شود مهارت‌های‌شان را فهمید، به همین خاطر گزینش ما عملی بود، تصمیم گرفتیم یک مجموعه از امتحانات عملی را برای داوطلبان مد نظر داشته باشیم که در صورت مثبت اندیشی داوطلب در طولانی مدت از منافع شرکت دفاع کرده باشد و تو تنها کسی بودی که از کنار این ایرادات رد نشدی و تلاش کردی از درب ورودی تا اینجا نقص‌ها را اصلاح کنی و کمره‌های امنیتی موفقیت تو را ثبت کردند.»
در این لحظه همه چیز از ذهنم پاک شد. کار ، مصاحبه، شغل و ... هیچ چیز را بجز صورت پدرم ندیدم!
پدرم آن انسان بزرگی که ظاهرش سنگدلیست اما درونش پر از محبت و رحمت و دوستی و آرامش است.

دلزده نشو از نصایح پدرانه او. زیرا در ماوراء این پندها محبتی نهفته است که حتما روزی از روزگاران آن را خواهی فهمید وچه بسا آنها دیگر نباشند...

اگر مطالعه کردی یک کلمه در وصف این جمله بنویس .

02/12/2022

د ا.ا.ا لوړو زده کړو وزارت خبرتیا!
د دولتي او خصوصي تحصیلي بنسټونو د محصلینو د پام وړ:
دا چې د ژمي په موسم کې په سردسېرو ولایتونو کې د یخې هوا او اسانتیاوو د نشتون له امله په حضوري بڼه درسونه نه لوستل کېږي او په انلاین بڼه هم د درسونو دوام د تحصیلي نظام کیفیت راټیټوي، نو د ټولو سردسېرو ولایتونو تحصیلي بنسټونه، چې د خزاني سمستر ازموینې یې د لېندۍ (قوس) په ۱۰ یا ۳۰ نېټه پای ته رسیږي، رخصت کېږي او د پاتې سمسترونو درسونه به یې د (۱۴۴۴/۸/۱۳ هـ.ق ۱۴۰۱/۱۲/۱۵هـ.ش) نېټه پیل شي.
د یادونې وړ ده چې د ګرمسېرو ولایتونو د دولتي تحصیلي بنسټونو درسونه د (۱۴۴۳/۹/۱۲ هـ.ق ۱۴۰۱/۱/۲۵هـ.ش) نېټې رهبري شورا د پرېکړې سره سم دوام لري.
همدارنګه د دولتي تحصیلي بنسټونو نوي شامل شوي محصلین چې تر اوسه پورې یې نوملیکنه نه ده کړې د (۱۴۴۴/۵/۲۶هـ.ق ۱۴۰۱/۹/۳۰هـ.ش) نېټې پورې دې نوملیکنه وکړي، چې درسونه به یې د (۱۴۴۴/۸/۱۳ هـ.ق ۱۴۰۱/۱۲/۱۵هـ.ش) نېټه پیل شي.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اطلاعیه وزارت تحصیلات عالی ا.ا.ا
قابل توجه عموم محصلان نهاد های تحصیلات عالی دولتي وخصوصي:
در ولایات سردسیر بنا بر شدت سرما ونبود امکانات در فصل زمستان دروس به شکل حضوری برګزار شده نمیتواند وهمچنان در صورت برګزاری دروس به شکل انلاین باعث پایین آمدن کیفیت نظام تحصیلی خواهد ګردید.
بناً با ختم امتحانات سمستر جاری تمام نهاد های تحصیلات عالی در ولایات سردسیر، که امتحانات شان به تاریخ 10 ویا 30 قوس ختم می ګردد، تعطیل می باشند.
متعاقباً در ولایات سردسیر بشکل عادی در 1444/8/13هـ.ق 15/12/1401 هـ.ش دروس سمستر های شان دوباره آغاز ګردیده و پوهنتونهای دولتی ولایات ګرمسیر دروس شان مطابق فیصله شورای رهبری مورخ 1443/9/12هـ.ق 1401/1/25 هـ.ش ادامه یابند.
آنعده محصلان جدیدالشمول نهاد های تحصیلی دولتی که تا هنوز ثبت نام ننموده اند الی تاریخ 1444/5/26 هـ.ق 30/9/1401 هـ.ش ثبت نام نمایند و دروس شان در ولایات سرد سیر به تاریخ1444/8/13 هـ.ق 15//12/1401 هـ.ش آغاز می ګردد.
منبع: پوهنحی علوم اجتماعی پوهنتون جوزجان